تاثیر احساسات مثبت بر پیشرفت درسی دانش آموزان

چطور با انتقال احساسات مثبت به پیشرفت درسی فرزندم کمک کنم؟

دوستان عزیز سایت آگاه باشیم در این مقاله به تاثیر شگفت انگیز احساسات مثبت و منفی روی زندگی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان پرداخته ایم. ما این مبحث را از کتاب «سطل شما چقدر پر است» انتخاب کرده ایم که شما با مراجعه به فروشگاه سایت می توانید نسخه کامل «کتاب صوتی سطل شما چقدر پر است» را تهیه کرده و از مطالب فوق العاده مفید و منحصر به فرد آن بهره مند شوید. با ما در ادامه این مقاله همراه باشید.

کتاب صوتی سطل شما چقدر پر است

فرهنگ منفی ما در نادیده گرفتن احساسات مثبت

همه ی ما می خواهیم در زندگی مان بیشتر احساسات مثبت داشته باشیم. متاسفانه، خواستن یک محیط بهتر و احساسات مثبت تر کافی نیست. ما در فرهنگی بزرگ شده ایم که ایراد گرفتن از دیگران برای مان آسان تر از تحسین موفقیت های آن هاست. گرچه ممکن است این رویکرد منفی سهوا در فرهنگ ما شکل گرفته باشد، اما در تمام بخش های جامعه ی ما نفوذ کرده است.

مخصوصا در مدارس تمرکز روی نکات منفی کاملا قابل مشاهده است. اغلب والدین به جای تشویق و تقویت ویژگی های خاص فرزندشان آن ها را به سمت «همرنگی با جماعت» سوق می دهند، تا از بقیه جدا نیفتند. با وجود این که نیت بدی ندارند؛ ولی والدین با چنین کاری ندانسته فردیت فرزندان شان را نابود می کنند و تبعیت از دیگران را در آن ها تقویت می کنند.

مدرسه های ما بر اساس این باور ساخته شده اند که دانش آموزان باید صرف نظر از علایق شخصی و استعدادهای ذاتی شان، همه چیزهای یکسانی را یاد بگیرند. وقتی دانش آموزی در یک درس نمره ی عالی کسب کند چه اتفاقی می افتد؟ به جای توجه و ترغیب او به پرورش استعدادی که در آن زمینه دارد، معلم ها و والدین نمره ی عالی او را نادیده می گیرند و روی نمرات ضعیف او و تقویت آن ها تمرکز می کنند. معمولا هیچ مدیر یا مشاور تحصیلی ای دانش آموزی را به دفترش صدا نمی کند، تا از نمرات عالی اش تقدیر کند بلکه برعکس، در مورد نقاط ضعفش با او صحبت می کنند.

نظرسنجی سایت گالوپ

نظرسنجی سایت گالوپ

یکی از نظرسنجی های سایت گالوپ میزان توجه والدین به نمره های خوب فرزندان شان را با میزان توجه شان به نمرات بد آن ها در چندین کشور و فرهنگ مختلف مقایسه کرد. سوالی که از والدین شده پرسیدیم این بود: «کارنامه ی فرزند شما بدین شرح است: انگلیسی ۲۰، مطالعات اجتماعی ۲۰، زیست شناسی ۱۴، جبر ۰٫ به نظر شما باید به کدام نمره بیشتر توجه و رسیدگی کرد؟» اکثریت والدین در تمام کشور ها به نمره ی ۰ توجه کرده بودند.

متاسفانه، والدین به جای توجه به مصلحت و موفقیت دختران و پسران خود، تنها به این فکر می کنند که «چطور باید فرزندم را به دانشگاه بفرستم؟». البته منظور ما این نیست که والدین باید نمره ی ۰ را کاملا نادیده بگیرند. ولی بهتر نیست قبل از چاره اندیشی برای تقویت درسی که فرزندشان در آن ضعیف عمل کرده، به نمره ی خوب او توجه کنند؟ اگر والدین با لحن و احساسات مثبت تری با فرزندان خود گفتگو کنند، قطعا به نتایج بهتری می رسند.

حداقل این دانش آموزان بعد از فارغ التحصیلی و ورود به بازار کار، شانس این را خواهند داشت که کار دلخواه شان را انجام دهند، مگر نه؟ حالا دیگر وقتش رسیده که علایق شان را دنبال کنند. ولی فقط عده ی کمی این راه را پیش می گیرند. متاسفانه اکثر جوانان شغلی متناسب با استعدادهای ذاتی شان پیدا نمی کنند.

به اولین شغل خودتان فکر کنید، و ببینید آیا این اتفاقات برای شما هم افتاده است یا نه: شما برای کاری استخدام شدید، و آنجا از شما انتظار داشتند که خودتان را تغییر دهید تا نقش تان را به خوبی ایفا کنید و کاری که از شما می خواهند را انجام دهید. اگر با مشکلی مواجه می شدید، مجبور بودید به روش آن ها حلش کنید. این رویکرد متمرکز بر نقاط ضعف تمام زندگی مان مارا تحت تاثیر قرار می دهد، از مدرسه تا محیط کار.

بی توجهی به یک تحقیق مهم

بی توجهی به یک تحقیق مهم

بیش از هشتاد سال پیش، هیئت آموزش و پرورش و روانشناسی تحقیق بسیار مهمی را نادیده گرفتند. تحقیقی که می توانست جهت پژوهش های آینده ی بشر را تغییر دهد. به احتمال زیاد همگی ما به خاطر این غفلت آن ها رنج برده ایم.

این تحقیق که در سال ۱۹۲۵ توسط دکتر الیزابت هرلاک انجام گرفت به این منظور طراحی شده بود که واکنش دانش آموزان کلاس چهارمی و کلاس ششمی را به بازخوردهای متفاوتی که در کلاس ریاضی می گرفتند بسنجد.هرلاک به دنبال این بود که ببیند تحسین در پیشرفت دانش آموزان موثرتر است یا انتقاد و یا نادیده گرفتن آن ها. نتیجه بر اساس تعداد مسائل ریاضی ای که همان دانش آموزان در ۲، ۳، ۴ و پنج روز بعد از دریافت یکی از سه نوع واکنش ذکر شده، حل می کردند تعیین می شد.

نام کودکان گروه اول در کلاس برده شد و در برابر همه از تلاش و نمره های خوب آن ها تعریف شد. نام دانش آموزان گروه دوم را نیز در کلاس صدا زدند، و در مقابل همه از نمرات بد و تکالیف ضعیف آن ها انتقاد شد. عملکرد گروه سوم کاملا نادیده گرفته شد، اما در کلاس حضور داشتند و شاهد تحسین و انتقاد از دانش آموزان گروه اول و دوم بودند. گروه چهارم یا گروه گواه بعد از آزمون اول به کلاس دیگری برده شدند. آزمونی که از اعضای این گروه گرفتند مانند آزمون بقیه ی دانش آموزان بود، ولی هیچ نظری در مورد عملکرد آن ها در امتحان داده نشد.

دانش آموزانی که مورد تحسین یا انتقاد قرار گرفته بودند، در امتحان بعدی بهتر عمل کردند. اما کمی بعد عملکرد آن ها شدیدا تغییر کرد. نمرات دانش آموزانی که مورد انتقاد قرار گرفته بودند، شدیدا افت کرد و در روز سوم و چهارم دقیقا مانند دانش آموزانی که به کل نادیده گرفته شده بودند عمل کردند.

در مقابل، دانش آموزانی که تحسین شده بودند، پس از روز دوم پیشرفت زیادی کردند و این پیشرفت تا آخر سال تحصیلی ادامه داشت. روز پنجم این آزمایش، گروه تحسین شده به وضوح عملکرد بهتری از سایر دانش آموزان از خود نشان دادند. پیشرفت کلیه ی گروه ها بدین شرح بود:

– ۷۱%گروه تحسین شده

– ۱۹%گروهی که مورد انتقاد قرار گرفته بود

– ۵%گروهی که نادیده گرفته شده بود

حتما فکر می کنید این تحقیق آشوبی در میان روانشناسان و معلمان ایجاد کرد؛ ولی این طور نبود. تا همین اواخر، جامعه ی علمی منحصرا به تاثیر تجربیات منفی و ضربات روحی بر پیشرفت تحصیلی توجه داشت. اخیرا، بالاخره سمت و سوی توجه آن ها تغییر کرده است. اکنون برخی از بزرگ ترین محققان و فرهیختگان تمام توجه خود را معطوف بررسی اثرات احساسات مثبت کرده اند.

تحقیقات جدید حاکی از این هستند که احساسات منفی برای سلامتی مضرند و ممکن است باعث کوتاه شدن عمر افراد شوند. می دانیم که یک فرد منفی می تواند به تنهایی جو محیط کاری را خراب کند، اما این احساسات منفی حتی قادرند روابط، خانواده ها و مشاغل را هم نابود کنند.

در عوض یافته های دیگری نشان می دهند که احساسات مثبت لازمه ی بقا هستند. این احساسات نه تنها سلامت جسمی و ذهنی شما را تقویت می کنند، بلکه قادرند همانند یک سپر از شما در برابر افسردگی و بیماری محافظت کنند. بنابراین همیشه سعی کنید احساسات مثبت را در خود و اطرافیانتان تقویت کنید.

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.