چند حقیقت جالب در مورد انواع تجارت ها و رموز موفق شدن در آن ها

آیا با انواع تجارت ها و رازهای موفقیت آن ها آشنایی دارید؟

یکی از شایع ترین سوالاتی که افراد پس از شکست در کسب و کارشان مطرح می کنند، این است که در کجای کار دچار اشتباه شده اند و در اکثر مواقع پاسخی که دریافت می کنند، این است: «معلوم است که درست طراحی نکرده ای».

شاید با خودتان بگویید که تاکنون هیچ کس به اندازه شما در زندگی دچار شکست نشده است، اما همواره باید به این مسئله واقف باشید که بازنده کسی است که وقتی موفق نمی شود، دست از کار و تلاش برمی دارد. دقت داشته باشید دنیا پر است از آدم هایی که می خواهند به یک مدیر کارآفرین در انواع تجارت ها تبدیل شوند؛ پشت میز بنشینند و عناوین دهان پرکنی داشته باشند.

این دسته از مدیران همواره در این فکر هستند که روزی امپراطوری خودشان را راه اندازی کنند و حتی در برخی مواقع واقعا این اتفاق رخ می دهد؛ اما با این وجود بسیاری از آن ها جرات انجام این کار را ندارند و اغلب با عذر و بهانه های بی منطق این کار خود را توجیه می کنند.

مدیر موسس

شما دوست دارید چگونه مدیر موسسی باشید؟

امروزه مدیران موسس بسیار زیادی در جامعه وجود دارند. مدیران کوچک و بزرگ، فقیر، پولدار و… که در حد شهری کوچک و بین المللی و موفق و ناموفق بوده اند. این که شما چگونه مدیری هستید، کاملا به خودتان بستگی دارد. اما باید بدانید که این کلمه بسیار کاربردی می باشد و برای افراد معانی مختلفی خواهد داشت.

معادله گرش نقدی در انواع تجارت ها

هنگامی که به دنیای کسب و کار وارد می شوید، باید به این مسئله آگاهی داشته باشید که در دنیای کسب و کار ۴ نوع از اشخاص در حال فعالیت می باشند که غالبا و از لحاظ فنی، احساسی و ذهنی تفاوت های بسیار زیادی با یکدیگر دارند.

E: مخفف کلمه کارمند می باشد.

S: مخفف افراد دارای شغل آزاد یا صاحبان تجارت های کوچک است.

B: مخفف صاحبان تجارت های بزرگ است.

I: مخفف کلمه سرمایه گذار است.

به عنوان مثال در یک شرکت، این که فرد کارمند و یا رئیس و چه سرایدار باشد، همواره چیزهای مشابهی را با خود بیان می کند: «من به دنبال یک کار دارای امنیت شغلی می گردم که مزایایی را نیز با خود به دنبال داشته باشد». کلمات شاخصی که در این میان پیدا می کنید، امنیت و تضمین هستند.

به بیان دیگر احساس ترس غالبا باعث محدود شدن کارمندان در جایگاهی در معادله می شوند. اگر این افراد بخواهند جایگاه خودشان را در معادله تغییر دهند، نه تنها بایستی فنون و مهارت های لازم را یاد بگیرند، بلکه در بسیاری از موارد بایستی بر چالش های روحی نیز غلبه کنند.

فردی که توانسته در جایگاه S یک شرکت قرار گیرد، اگر با او روبرو شوید مطمئنا با چنین جملاتی مواجه خواهید شد: اگر می خواهی فلان کار را به درستی انجام دهی، خودت پیش قدم شو. اما در بسیاری از موارد چالشی که این فرد با آن مواجه است، یادگیری و اعتماد کردن به دیگران است که می توانند کاری را بهتر از او انجام بدهند.

در صورتی که نسبت به دیگران اعتماد نداشته باشید، باعث می شود که کسب و کار آن ها پس از مدتی کوچک و محدود شود. زیرا توسعه یک کسب و کار بدون اعتماد کردن به دیگران کار سختی است. حتی زمانی که افراد در جایگاه S در حال توسعه کارشان هستند، غالبا از طریق شراکت خواهد بود که در آن تعدادی صاحبان مشاغل کوچک دور هم جمع می شوند، تا همان کار را با هم انجام بدهند.

افرادی که در جایگاه B قرار دارند، همواره به دنبال افراد خوب و سیستم های خوب در انواع تجارت هستند. آن ها ضرورتا به دنبال انجام یک کار نیستند، بلکه می خواهند کسب و کاری را راه بیندازند که کار را انجام بدهد. کسی که واقعا یک مدیر موسس در جایگاه B باشد، می تواند تجارت خود را در سرتاسر دنیا گسترش بدهد.

در حالی که مدیر موسس جایگاه S همواره خودش را محدود به منطقه ای کوچک می کند که خودش بتواند روند کار را در آن جا کنترل کند. البته همواره استثنایی هم وجود دارد.

کسی که در جایگاه I معادله فعالیت می کند، یعنی یک سرمایه گذار است، دنبال فرد باهوشی در دسته S یا B می گردد که مسئولیت پول او و زیاد کردنش را قبول کند.

انواع تجارت

می خواهید چه نوع تجارتی راه اندازی کنید؟

وقتی تصمیم می گیرید یکی از انواع تجارت را برای خود دست و پا کنید، باید به این مسئله آگاهی داشته باشید که با تحقیق کردن روی سیستم های مختلف تجارت، می توانید اقدام به انجام و پی ریزی آن کنید؛ در صورتی که هیچ اطلاعاتی نداشته باشید. چگونه این امکان وجود دارد که یکی از انواع تجارت را طرح ریزی نمایید؟

مدیران موسس دارای شغل شخصی

این مسئله بسیار مهم است که شما نسبت به آن اگاه داشته باشید، این که مدیران موسس هیچ گاه صاحبان تجارت شمرده نمی شوند. بلکه آن ها مدیران موسس و صاحب شغل شخصی هستند. به این معنی که آن ها دارای انواع تجارت نیستند، بلکه از داشتن شغلی بهره مند می باشند. این گونه افراد در گروه و جایگاه S قرار می گیرند.

نکته ای که در میان تفاوت مدیران موسس صاحب شغل با افرادی که دارای انواع تجارت می باشند، وجود دارد این است که افراد دسته اول به سختی می توانند به جایگاه و انواع تجارت های بزرگ راه پیدا کنند. به بیان دیگر آن ها یک چالش جدی برای رفتن از جایگاه S به جایگاه B را ندارند. ولی تاکنون دلیل این مسئله را پرسیده اید؟ برای پاسخ به این سوال باید بدانید که انواع تجارت ها حتی قبل از آن که واقعا به وجود بیایند، طراحی ناقصی داشته اند و حتی قبل از آن که شروع شوند، نیز با شکست مواجه شده اند.

حرفه ای ها و اهل فن

نکته ی دیگری که در این راستا وجود دارد، این است که باید بدانید علاوه بر این که افراد حرفه ای مانند دکترها، وکلا، حسابدارها، معماران و… انواع تجارت های شخصی را راه اندازی کرده اند. بلکه بسیاری از این حرفه ها و شغل ها نیازمند این هستند که برای فعالیت های خود جواز دولتی دریافت نمایند.

همچنین باید در جریان باشید که فروشندگان حرفه ای نیز در این طبقه بندی ها جای می گیرند که بسیاری از آن ها دارای مجوز مانند مشاور املاک، بیمه و… هستند. اما برخلاف آن ها بسیاری از این نوع افراد به لحاظ فنی، مدیران کارآفرین دارای شغل شخصی هستند یعنی این که مستقلا نسبت به بستن قرارداد با اشخاص اقدام می کنند.

یک نوع مشکلی که در این دسته از انواع تجارت وجود دارد، این است که خرید و فروش ها به صورت واقعی انجام نمی گیرد، زیرا سوای صاحب تجارت و در صورتی که وی را حساب نکنیم، دیگر تجارتی وجود نخواهد داشت. در بسیاری از موارد دارایی هم وجود ندارد. خود صاحب تجارت، دارایی آن محسوب می شود. اگر وی تجارت خود را بفروشد، نمی توانند مانند کسانی که در جایگاه B قرار گرفته اند، پیشرفتی را در کار و زندگی خود حاصل کنند. همچنین این امکان وجود دارد که وی برای سر پا ماندن تجارت رضایت به «ماندگاری» بدهد. در واقع این دسته از افراد صاحب تجارت بودن به سمت کارمند خریدار تجارت خود شدن می روند.

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.